مسجد جامع امام خمینی(ره) اندآن

مسجد یک سنگر اسلامی است و محراب محل جنگ با شیطان و طاغوت است

مسجد جامع امام خمینی(ره) اندآن

مسجد یک سنگر اسلامی است و محراب محل جنگ با شیطان و طاغوت است

مسجد جامع امام خمینی(ره) اندآن

اگر مسجد، کیفیت شایسته‌ی خود را بیابد، هزینه‌های مادی و معنوی بسیاری از دوش جامعه و مردم و مسئولان برداشته خواهد شد.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

بچه های هیئت...

پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۱۶ ب.ظ

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۶
کانون فرهنگی، هنری

شهدا شرمنده ایم...

پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۰۸ ب.ظ

بسم رب المهدی

قهر کرده اید انگار؟درست نمیگویم؟

حاجی دیگر نمی خندی ...؟چی شده آن لبخند های دائمت؟

حاجی آنطور در خودت رفته ای دلم قصه اش می شود...سرت را بالا بگیر...به چه می اندیشی؟از چه دلگیری؟...

راستی حاجی! قبلایه عده ای میگفتند شما ها رفتید بجنگید که چه بشود؟ خودتان خوا ستید خودتان هم شهید شدید

آن وقت ها جبهه می گرفتم و جوابشان را میدادم

حالا خودمانیم حاجی بینی و بین الله رفتی که چه بشود؟

رفتی که آزادی داشته باشیم؟

رفتی که عده ای مانتو هایشان روز به روز تنگ تر و روسری هایشان روز به روز کوچکتر شود؟

رفتی که ماه محرمی هم پارتی بگیرند و جشن های آنچنانی؟

رفتی که عده ای دختر و پسر به هم که می رسند دست بدهند و اگر ندهند به هم بگویند عقب مانده؟

حاجی جان جای پلاکت این روز ها زنجیر های قطور گرفته!

جای شلوار خاکی ات را شلوار های پاره پوره و چاک چاک گرفته(که به زور پایشان نگهش می دارند)!

جای پیراهن ساده ی "مردانه ات"را تی شرت های مارک دا رگرفته(بعضا آب رفته اند)!

پسرانمان زیر ابرو بر می دارند!دخترانمان ابرو تیغ می زنند!

اوضاعی شده دیدنی...پارکها.سینماها.پاساژها شده اند سالن مد! و البته دوست یابی!

حاجی تو رفتی که خودت را پیدا کنی و خدایت را. این ها مانده اند و دارند خودشان را گم میکنند!

حاجی گلوله دست شما را زخم می انداخت و بعد ها برد.اینجا خودشان بر سر و صورت و بازو و دستشان زخم و نقش می اندازند که زیبا شوند...!!!

اینجا به کسی بگویی:خواهرم...

هنوز بقیه ی حرف را نگفته شاکی می شود که چرا شما بسیجی ها نمی گذارید راحت باشیم.ما آزادی می خواهیم...چرا شما نمیفهمید؟

اینجا اگر در ماه رمضان به بعضی ها گفتی ماه رمضان است حرمت نگه دارید تورا میشکنند...به همین سادگی

 اگر گفتی آقا مزاحم ناموس مردم نشو تو را میشکند و کمترینش این است که چشمت را کور کند... به همین سادگی

داغ بر دلم مانده...

و من مات و مبهوت از این همه شجاعت که تو لا اقل از ما انتظارش را داری و نداریمش!

اینجا پسری با تیپ آنچنانی هرچقدر هم که بی احترامی کند به غیر. وسر و صدا کند همه می خندند و می گویمد چه با نمک!

اما پسری مذهبی که با صدای بلند صلوات بفرستد بعد از نماز جماعت بعضیها می گویند:زهرمار!دادنزن سرمون رفت!!!

دختری با مانتوی کوتاه و تنگ و آستینهای بالا زده شده و با قر و غیمش راه برود همه می گویند چه با کلاس!

اما دختری چادری که بخواهد از کنارشان رد شود می گویند:صلوااااات:اللهم صل علی محمد و آل محمد

اینجا به خیلی چیز هایی که اعتقاد تو بود می خندند ! به ریش می خندند... به چادر می خندند...به لباس پیغمبر می خندند...

راستی فرمانده...این کتاب صورت هم عالمی دارد"فیس بوک" را می گویم...

شرف و ناموس و اعتقاد بعضا پر!عکس هایی در این فیس بوک از خود و خانوادشان می گذارند که آدم شرمش می شود نگاه کند!

شما می گفتی"یاعلی"و زندگی می ساختی.

اینها عکس می گذارند...خاطر خواه می شوند...زندگی شروع می شود آن هم با یک"لایک"... فردا هم طلاق...! عجب پروسه ای!!!

این هم به نام آزادی...!!!

این نظام را اعتقاد نگاه داشته... به تو می گویند آزادی نداری... راحت باش... زندگی کن!!! که دست از اعتقادات برداری ما میگوییم بندگی کن و خوب زندگی کن... آنها میگویند:زندگی کن! آزاد باش...(هرزه بودن هنر است!)

خلاصه حاجی

جای ارزش ها عوض شده ... دعایمان کن.

به خودم می گویم:به دلم:بسوز... آتش بگیر...

آتش بگیر تا که بفهمی چه می کشم.

رنگ ها عوض شده... حاجی دریاب...

یا صاحب الزمان:دلت خون است آقا... خدا صبرت بدهد... .

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۸
کانون فرهنگی، هنری

یا رسول الله

شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۲۵ ب.ظ

إقرأ بِاسمِ رَبّک الّذی خَلَق. خَلَقَ الإنسانَ مِن عَلَق. إقرأ وربُّک الأکرَم، الَّذی عَلَّمَ بِالقَلَم، عَلَّمَ الإنسانَ ما لَم یَعلَم


غار حرا سراسر لبریز نور سرمد / جبریل آمد و گفت قم فانذر محمد

برخیز و رهبری کن،بر یار یاوری کن / بر خلق هر دو عالم، از حق پیمبری کن 


روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی، روزی است که حضرت محمد(ص)، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بت‌پرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. حضرت محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی می‌کرد.

باور شیعیان

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۵
کانون فرهنگی، هنری

سالروز آزادسازی خرمشهر گرامی باد.

شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۵۹ ق.ظ


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۹
کانون فرهنگی، هنری

آیا دنیا و آخرت را می خواهی؟

شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۵۸ ق.ظ

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۸
کانون فرهنگی، هنری